House of Cards – Darkhorse Analytics



و همینطور. چگونه از فروریختن کل چیز زیر وزن خود جلوگیری کنیم؟

برای شروع، ما فرض می کنیم که شما تیم مناسبی دارید. شما همچنین پروژه مناسبی را انتخاب کرده اید. این مقاله در مورد روند مناسب – به ویژه “پروژه تحقیقاتی” بخش تلاش (نقشه پایین) صحبت خواهد کرد.

مشکل این است که روند قانونی وجود ندارد. هیچ قالبی موفقیت هر پروژه تحلیلی را تضمین نمی کند. در عوض، پروژه های موفق دارای عناصر مشترک هستند. این عناصر چسبی هستند که خانه کارت شما را کنار هم نگه می دارد.

قبل از تجویز، تشخیص دهید

قبل از اینکه کامپیوتر خود را راه اندازی کنید، مدتی را صرف تحقیق در مورد مشکل کسب و کار کنید. بسیاری از پروژه ها شکست می خورند زیرا شما با موفقیت به سوال اشتباه پاسخ می دهید.

برای مثال، ما ابزاری را برای بهینه‌سازی مسیرهای اتوبوس مدرسه (و در نتیجه کاهش تعداد اتوبوس‌های مورد نیاز) ایجاد کردیم. عالی کار میکنه نیاز به اتوبوس را حدود 5 درصد کاهش داد و زمان سفر دانش آموزان را به طور متوسط ​​2 دقیقه کاهش داد. پمپاژ شدیم.

اما معلوم شد که برنامه ریزان فقط به هزینه های اتوبوس و میانگین زمان سفر علاقه مند نبودند. آنها می خواستند تعداد شکایات والدین خشمگین خود را کاهش دهند.

مسیرهای جدید ما به این معنی بود که برخی از دانش آموزان کمتر رانندگی می کردند، اما تعداد کمی بیشتر رانندگی می کردند. در برخی موارد به طور قابل توجهی بیشتر است. متأسفانه، هر دانش آموزی که رفت و آمد طولانی تری داشته باشد، یک تماس بالقوه والدین عصبانی است. تصمیم ما رفت و آمد را کاهش داد اما شکایات والدین را افزایش داد.

این پروژه شکست خورد زیرا ما نتوانستیم تفاوت های ظریف مشکل تجاری را درک کنیم. ما بیماری را به طور کامل تشخیص ندادیم.

با صحبت بیشتر می توانید این خطر را کاهش دهید. با ذینفعان زود و اغلب مصاحبه کنید. از آنها بپرسید که موفقیت از نظر آنها چگونه است. از آنها بپرسید که “موفقیت جزئی” (یعنی شکست) چگونه خواهد بود. آنها را برای فرضیه ها و جهت گیری تحلیلی استخراج کنید. غالباً قلب آنها تصور می کند که واقعاً چه اتفاقی می افتد. با استفاده از تخصص آنها در زمان زیادی صرفه جویی خواهید کرد.

صفحه ها را بسازید

همه ما می خواهیم صفحه را حرکت دهیم. اما برای انجام این کار، ما در واقع به یک صفحه برای حرکت نیاز داریم. اگر هدف شما بهبود رضایت یا کاهش هزینه ها یا افزایش سودآوری است، قبل از اینکه درگیر شوید باید این موارد را دنبال کنید. و باید آنها را به گونه ای ردیابی کنید که به شما امکان می دهد تأثیر خود را جدا کنید.

در ابتدای پروژه خود، باید یک گزارش پایه ایجاد کنید که معیارهای مورد علاقه را نشان دهد. شما باید این معیارها را در طول پروژه مجدداً بررسی کنید و در حالت ایده آل از آنها برای نشان دادن اینکه تجزیه و تحلیل و مداخلات مرتبط شما کارآمد هستند استفاده کنید.

نمونه اتوبوس ما شماره‌گیری نداشت. اتوبوس های کمتر مورد نیاز: بررسی کنید. میانگین زمان کوتاه تر سفر برای دانش آموزان: بررسی کنید. حداقل شکایات والدین … صبر کنید، من آن را در داشبورد خود نمی بینم.

با تفکر و آینده نگری بیشتر در ابتدای پروژه، می‌توانیم راهی برای اندازه‌گیری یا پیش‌بینی این موضوع، مانند تغییر در زمان سواری، شناسایی کنیم و سپس آن را در مدل خود بگنجانیم.

چرخ را دوباره اختراع نکنید

هنگامی که مشکل کسب و کار را درک کردید و راهی برای اندازه گیری آن داشتید، وقت آن است که آن مشکل را به یک رویکرد تحلیلی تبدیل کنید. اما قبل از اینکه این کار را انجام دهید، ببینید چه رویکردهای دیگری استفاده شده است و با چه درجه ای از موفقیت.

ببینید دانشگاهیان چه کرده اند. ببینید تمرین‌کنندگان چه کرده‌اند. شرکت‌های مشاور دوست دارند درباره نحوه حل مشکلات دشوار به خود ببالند. ادامه مطلب رابط ها. فصلنامه مک کینزی را بخوانید. در گوگل جستجو کنید.

مدل ساده را انتخاب کنید

اغلب بیش از یک رویکرد کارساز خواهد بود. شاید یادگیری ماشین، بهینه سازی و شبیه سازی به شما پاسخ دهد. کدام یک دقیق تر است؟ گفتنش سخته و واقعاً به ندرت مهم است. ارزش حرکت از یک رویکرد تحلیلی خوب به بهترین رویکرد تحلیلی در مقایسه با حرکت از شهود به نوعی تجزیه و تحلیل چیزی نیست.

با در نظر گرفتن این موضوع، باید ساده ترین روشی را انتخاب کنید که کار می کند. توضیح دادن به ذینفعان آسانتر است و احتمالاً کار را خیلی سریعتر انجام خواهید داد. همیشه می توانید بعداً پیچیدگی اضافه کنید. اما قبل از انجام این کار باید منتظر بمانید تا پذیرفته شود. ذینفعان تمایلی به تصمیم گیری بر اساس چیزی ندارند که نمی فهمند. هیچ کس جعبه سیاه را دوست ندارد.



دیدگاهتان را بنویسید