این اخیراً در ذهن من بوده است. بازاریابان وسوسه می شوند که از جدیدترین ابزارهای مولد هوش مصنوعی برای ایجاد سونامی از محتوای هرزنامه استفاده کنند که منطقه را با پست های اجتماعی و وبلاگ خودکار پر می کند.
اما پاسخ درست این است که یک قدم به عقب بردارید و به خاطر داشته باشید که بازاریابی برای چه منظور است: کمک به خریدار برای خرید. سازمانها این فرصت را دارند که از قدرت هوش مصنوعی برای بازنگری در کل سفر مشتری استفاده کنند و اطمینان حاصل کنند که هر نقطه تماسی را بهینه میکنند. از دیدگاه مشتری و برای انجام این کار، باید بتوانید بینشی در مورد فعالیت های آنها در هر جنبه از تعاملات خود به دست آورید: نه فقط تجربه خرید آنها، بلکه صورتحساب و تدارکات، پشتیبانی و طراحی محصول.
مطالعات نشان می دهد، به خصوص در فضای B2B، که اکثر خریداران قبل از تماس با سازمان شما تحقیقات خود را انجام داده اند. اکنون این بدان معناست که شما تحت کنترل الگوریتمهای جستجو هستید که تصمیم میگیرند محتوای شما را به مشتریان بالقوه نشان دهید یا نه.
اما در شرف بدتر شدن است: در دنیایی که یک چت ربات هوشمند غیرقابل نفوذ جعبه سیاه می تواند به هر سوالی پاسخ دهد، چرا کسی باید برای کسب اطلاعات به وب سایت شما مراجعه کند؟ و حتی ممکن است “محتمل” یک شخص نباشد: ممکن است یک عامل یا الگوریتم هوش مصنوعی باشد که وظیفه یافتن بهترین محصول برای نیاز را به او واگذار کرده است.
بنابراین، آیا در آینده به جای تبلیغات برای مردم، باید به الگوریتمها تبلیغ کنیم، به این امید که اطلاعات “مان” را به گفتگوی آنها تزریق کنیم؟ چگونه ممکن خواهد بود؟
به گفته همکار سابق من Marek Kowalkiewicz، استاد و رئیس اقتصاد دیجیتال در دانشگاه فناوری کوئینزلند، شما به زمزمه های الگوریتم ها روی خواهید آورد.
او در کتاب بسیار توصیه شده و تازه منتشر شده خود به نام اقتصاد الگوریتم، هوش مصنوعی و ظهور مینیون های دیجیتال، توضیح می دهد:
بیایید دنیایی را تصور کنیم – این نزدیکی است – جایی که یخچالهای ما خودشان را شارژ میکنند، همانطور که برخی از چاپگرهای ما قبلاً انجام میدهند.
از یک طرف، برای صاحبان یخچال مهم است که به کاربران قدرتمند تبدیل شوند تا مطمئن شوند که الگوریتم یخچال هم تراز است – یعنی دقیقاً همان کاری را که انتظار می رود انجام دهد، مانند یافتن مداوم بهترین قیمت ها برای محصولاتی که سفارش می دهید.
از سوی دیگر، درک فرآیند تصمیم گیری الگوریتم برای خرده فروشان به همان اندازه مهم است. چرا
زیرا در این صورت خرده فروشان ممکن است بتوانند راهی برای تأثیرگذاری بر تصمیمات الگوریتم پیدا کنند، یا ممکن است متوجه شوند که باید پیشنهادات خود را تغییر دهند تا الگوریتم از آنها خرید کند.
تبلیغات روبروی مصرف کننده و طراحی محصول از استراتژی مشابهی استفاده می کنند – تنها تفاوت در این سناریو این است که الگوریتم مخاطب هدف است.
تبلیغ یخچال – عجیب به نظر می رسد درست است؟ با این حال، در دنیایی که خرید و سرمایهگذاری به رباتها واگذار شده است، کسبوکارهای زیادی وجود دارند که ممکن است تعجب کنند که چگونه بر تصمیمگیری توسط مینیونهای دیجیتال تأثیر بگذارند. در صورت امکان، چگونه این کار را انجام خواهند داد؟
میتوانید مارک را در وبلاگ زیرمشته: اقتصاد الگوریتمها دنبال کنید