پس از سالها وابستگی کاربران تجاری به تیمهای پرمشغله و کمکار IT برای همه نیازهای گزارشدهیشان، تغییری در راه است. تیم های تجاری خسته از انعطاف ناپذیری، اجرای آهسته و ابزارهای غیر شهودی، از ابزارهای هوش تجاری سنتی (BI) به تجزیه و تحلیل سلف سرویس روی آورده اند. حتی سازمانهایی که بهشدت به صفحهگستردهها تکیه کردهاند، متوجه شدهاند که به یک پلتفرم تحلیلی بهتر نیاز دارند – محیطی که به محیط دادههای مختلط منجر نشود که به طور فزایندهای آشفته، غیرقابل اعتماد و ناپایدار است.
پلتفرمهای جدید سلف سرویس BI برای کسبوکارهایی که به دنبال قرار دادن دادهها در قلب عملیات، تصمیمگیری و تلاشهای بهینهسازی خود هستند، ضروری هستند. این نه تنها تحلیلگران را آزاد میکند تا بر روی گزارشدهی استراتژیکتر تمرکز کنند، بلکه به کاربران تجاری بیشتری اجازه میدهد تا در صورت نیاز به دادههای مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنند.
این دموکراتیزه کردن داده ها در یک سازمان، امکانات جدیدی را به وجود می آورد که به سادگی با ابزارهای سنتی BI امکان پذیر نیست. تا سال 2020، گارتنر جسورانه پیش بینی می کند که پلتفرم های سلف سرویس BI 80 درصد از پلتفرم های سلف سرویس BI را تشکیل می دهند.
بهعنوان فردی که در این صنعت کار میکند (افشای کامل، من برای Domo کار میکنم)، دیدم که افراد تجاری در مورد قدرت و سهولت استفاده از ابزارهای تحلیل سلفسرویس هیجانزده شدهاند. با این حال، یک تصور غلط مهم وجود دارد که باید به آن پرداخته شود و در واقعیت بهتر پایه گذاری شود. گاه به گاه، برخی از صاحبان مشاغل، مدیران و مدیران به این باور می رسند (یا امیدوارند) که تنها چیزی که نیاز دارید فناوری است و هیچ چیز دیگری. آنها به اشتباه از این ابزارهای جدید BI به جای سلف سرویس انتظار خودکفایی را دارند.
برای توضیح تفاوت بین خود ارضایی و سلف سرویس، از قیاس آب سودا استفاده می کنم. وقتی بزرگ شدم، معمول بود که کارمندان نوشابههایی را که شما سفارش دادهاید در رستورانهای فست فود میدادند. امروزه بسیاری از فست فودهای زنجیره ای به مشتریان این امکان را می دهند که نوشیدنی های خود را از فواره های نوشابه سلف سرویس پر کنند. به طور مشابه، با پلتفرمهای سنتی BI، تیمهای فناوری اطلاعات معمولاً گزارشهایی را برای کاربران تجاری که درخواست میکنند تولید و ارائه میکنند. با این حال، با تجزیه و تحلیل سلف سرویس، کاربران تجاری اکنون اطلاعات بیشتری نسبت به قبل در دست دارند.
در حالی که فواره های نوشابه در حال حاضر به صورت رایگان در دسترس مشتریان رستوران هستند، این بدان معنا نیست که آنها خودکفا هستند. هنگامی که دستگاه های نوشابه نصب می شوند و به لوله کشی و برق وصل می شوند، کار تمام نمی شود. کسی باید مطمئن شود که کربنات و شربت به اندازه کافی وجود دارد و طعم ها درست و مشخص هستند. یک کارمند همچنین باید اطمینان حاصل کند که مشتریان لیوان، درب و نی های لازم و همچنین یخ کافی را در اختیار دارند. علاوه بر این، فواره های نوشابه باید به طور مرتب نگهداری و تمیز شوند، در غیر این صورت در صورت گرفتگی یا غیربهداشتی غیرقابل استفاده می شوند.
به همین ترتیب، شخصی باید اطمینان حاصل کند که اطلاعات مفید از ابزار سلف سرویس BI شما به طور مداوم خارج می شود. کاربران تجاری انتظار دارند داده های مرتبط را از این ابزارها دریافت کنند، به این معنی که شخصی باید اطمینان حاصل کند که معیارها و گزینه های گزارش برای پاسخگویی به نیازهای در حال تغییر سازمان شما تکامل می یابند. مردم همچنین باید به داده ها اعتماد کنند وگرنه از آن برای اطلاع رسانی تصمیمات خود استفاده نخواهند کرد. در نتیجه، قبل از از دست دادن اعتماد کاربران تجاری به اعداد، شخصی نیاز به نظارت بر کیفیت داده ها و رسیدگی به هر گونه مشکل جدی دارد. اگرچه جنبه سلف سرویس پلتفرمهای مدرن BI آزادی و قدرت بیشتری را به کاربران تجاری ارائه میکند، اما مسئولیت سازمانها را برای مدیریت و نگهداری اضافهکاری این سیستمهای تحلیلی از بین نمیبرد. بنابراین بله، مردم هنوز باید در سطحی در مدیریت پلتفرم سلف سرویس BI شما مشارکت داشته باشند – درست مانند کاری که برای فواره های نوشابه سلف سرویس انجام می دهند تا به طور موثر در رستوران ها کار کنند.
** این مقاله در ابتدا در 15 نوامبر 2016 در Forbes.com منتشر شد