HBR به بازاریابان: “شما خیلی لاغر شده اید.”


در مقاله «The Ultimate Marketing Machine» در هاروارد بیزینس ریویو، نویسندگان به بازاریابان یادآوری می‌کنند که داشتن تمام اطلاعاتی که می‌خواهند و باز هم دستیابی به هیچ یک از اطلاعات مورد نیازشان چقدر می‌تواند ناامیدکننده باشد.

نتیجه گیری از یک مقاله HBR (در واقع بسیار مفید) چیزی شبیه به این است:

در نگاه اول، نظرسنجی Marketing2020 آنچه را که ممکن است انتظار داشته باشید نشان می دهد: بازاریابان باید از بینش مشتری بهره ببرند، برندهای خود را با هدف برند القا کنند و تجربه ای غنی برای مشتری ارائه دهند. آنها باید به هم متصل شوند، الهام بخش باشند، تمرکز کنند، سازماندهی کنند و همانطور که در اینجا توضیح داده شد بسازند. یافته ای که قابل توجه است – و باید هم به عنوان یک هشدار و هم به عنوان یک دعوت به سلاح باشد – این است که اکثر سازمان ها در کنار هم قرار دادن همه این قطعات شکست خورده اند.

حل معمای جدید بازاریابی داده با فناوری قدیمی غیرممکن است (در زیرنویس مقاله HBR در واقع آمده است: “بیشتر بازاریابان در قرن گذشته گیر کرده اند”). صفحات گسترده، انبارهای داده و تجزیه و تحلیل دسکتاپ برای مصرف ثابت داده های بازاریابی ساخته شده اند – به عبارت دیگر، آنچه می بینید همان چیزی است که به دست می آورید. بیشتر راه‌حل‌های ابری هنوز نیاز به یک چارچوب زمانی قابل توجه برای ساخت دارند، به علاوه تلاش قابل توجه فناوری اطلاعات برای استخراج داده‌ها، شستن آن در ETL و بارگذاری آن در پایگاه داده قبل از اینکه پلتفرم ابری بتواند آن را بگیرد و به داشبورد تحویل دهد.

همه اینها به این معنی است که بازاریابان سیستم ها و داده های بیشتری نسبت به راه حل های فعلی دارند. برای موفقیت، بازاریابان باید به داده های بلادرنگ دسترسی مستقیم داشته باشند. Domo چند سال پیش نوار را برای پلتفرم‌های مبتنی بر ابر تنظیم کرد و اکنون این زمینه در حال افزایش است، اگر نگوییم عقب‌نشینی می‌کند.

اما هنوز یک مشکل با رایانش ابری وجود دارد – بله، می‌تواند مستقیماً به داده‌های شما در هر کجا که زندگی می‌کند دسترسی داشته باشد و آن‌ها را در یک پلتفرم به شما تحویل دهد (حداقل Domo می‌تواند). بله، به تجسم‌های بی‌درنگ تعاملی اجازه می‌دهد (که بسیار جالب هستند). و بله، این بدان معناست که می توانید از گزارش ها انصراف دهید و در صورت نیاز اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت کنید. اما داده ها هدف نهایی نیستند. بگذارید تکرار کنم: داده ها هدف نهایی نیستند. حتی پخش‌کننده‌های مبتنی بر ابر آنقدر روی داده‌های شما متمرکز هستند که کاملاً دلتنگ افرادی هستند که از آن استفاده می‌کنند.

در اکتبر 2013، مرکز بینش کاربردی IBM گزارشی را منتشر کرد، زیر پوشش ابری: چگونه رهبران تمایز رقابتی را تسریع می کنند. در آن، آی‌بی‌ام آماری را نشان می‌دهد که شرکت‌هایی را که در راه‌حل‌های مبتنی بر ابر سرمایه‌گذاری زیادی کرده‌اند، بالاتر از رقبای ترسوترشان از نظر درآمد، سود ناخالص، اختراع مجدد استراتژیک و حتی همکاری قرار می‌دهد.

مقاله HBR مشکلی را نشان می‌دهد که (متاسفانه) احتمالاً تا پنج سال آینده ادامه خواهد داشت: بازاریابان به سادگی بسیار نازک هستند. آی‌بی‌ام دستاوردهای قابل‌توجهی را که سازمان‌ها هنگام دسترسی به داده‌های خود از طریق ابر به دست می‌آورند، برجسته می‌کند – این برای کاربر و فناوری تقریباً نامحدود است. و این کلید است. وقتی افراد و داده‌های خود را با هم جمع می‌کنید، تجزیه و تحلیل داده‌ها بالفعل می‌شود و در پس‌زمینه جایی که به آن تعلق دارد محو می‌شود تا مردم بتوانند کسب‌وکار بهتری را اداره کنند.

تجربه شما در پیاده سازی راه حل های مبتنی بر ابر چیست؟ در حال حاضر چگونه داده های چند منبع را به هم مرتبط می کنید؟ در زیر نظر بدهید




دیدگاهتان را بنویسید