فکر نمیکردم آینده اینجوری بشه
یازده سال پیش، من با نویسنده همکارم، شین بومن، بر روی مقاله ای برای موسسه مطبوعاتی آمریکا شروع به کار کردم. ما رسانه ها: چگونه مخاطبان آینده اخبار و اطلاعات را شکل می دهند. تقریباً 500000 بار دانلود شد و در نهایت به چیزی شبیه کتاب بازی برای CNN، BBC و MSNBC تبدیل شد، زیرا آنها در تلاش برای حرکت در چشم انداز رسانه ای آشفته هزاره جدید بودند.
برای یک زمینه کوچک، دنیای رسانه های اجتماعی در اواخر سال 2001 چگونه به نظر می رسید:
• ویکی پدیا کمتر از یک سال قدمت داشت.
• تنها 361 میلیون کاربر اینترنت در سراسر جهان وجود داشت (اکنون تقریباً 1 میلیارد کاربر فقط در فیس بوک وجود دارد).
• یوتیوب، فیس بوک و توییتر سه تا پنج سال پیش ایجاد شدند.
• فقط چند هزار وبلاگ بطور فعال به روز شدند.
ما شاهد تولد عصر طلایی اطلاعات و ارتباطات بودیم. اما بدبینی، ترس و فقدان تخیل، بسیاری از مدیران رسانهها و سرگرمیها را امیدوار کرده است که اینترنت یک مد گذرا است.
با گذشت زمان، به طور فزاینده ای آشکار شد که اینترنت از بین نمی رود. که اساساً با هر فناوری قبلی متفاوت است. تفاوت؟ اینترنت یک فناوری مخرب بود (و همچنان وجود دارد) که حتی فناوری های مخرب تری را ایجاد می کند.
با نگاهی به دهه گذشته، ما رسانه ها در پیشبینیهای خود از مشارکت انفجاری شهروندان به طرز قابل ملاحظهای دقیق بود. ما حتی تا آنجا پیش رفتیم که محرک های روانشناختی کلیدی را شرح دادیم:
“تشخیص اجتماعی یکی از بزرگترین انگیزه هاست که شرکت کنندگان را با رضایت و تایید فوری مست می کند…”
حداقل من فکر میکنم که این درک بهطور کورکورانهای برایم روشن میکند که کدام شرکتها در اینترنت موفق یا شکست میخورند – به ویژه آنهایی که در رسانههای اجتماعی هستند. و در برخی موارد اینطور شد. پس من چه اشتباهی کردم؟ توییتر.
من بلافاصله پس از راه اندازی سرویس ثبت نام کردم. در آن زمان، روزانه تنها حدود 40000 توییت ارسال می شد. این اولین مورد من است:
کریسویلیس: گفتگو با همسر 2007-03-16 05:04:25
درخشان؟ خیر اما در آن زمان، این همان چیزی بود که توییتر در مورد آن بود – به اشتراک گذاشتن آنچه شما با جهان انجام می دهید در 140 کاراکتر یا کمتر. این مجموعه ای از به روز رسانی های وضعیت بود که در بهترین حالت عادی به نظر می رسید. به نظر من توییتر شما را به نوشتن بدون فکر تشویق کرده است. این به طور برجسته “فالوور” شما را نشان می دهد که بازی را به تجربه اضافه می کند. میدانم چرا به مردم انگیزه میدهد (درخشان)، اما آیا چیز خوبی بود؟ من اینطور فکر نمی کردم.
چشم انداز من از آینده بزرگتر بود: مردم و دموکراسی ها از طریق شبکه ای از واسطه های مورد اعتماد و گفتمان قوی – نه با شایعات افسارگسیخته و شایعات مشهور. سعی کردم به توییتر بچسبم، اما ترکیبی از حسادت (سالها پیش سعی کرده بودم چیزی مشابه خلق کنم) و فروپاشی مدینه فاضله رسانههای اجتماعی من را تلخ کرد.
زمانی که جاش یک #آزمایش/مسابقه_دو جامعه_اجتماعی را اعلام کرد، برخی از آن تحقیرهای فراموش شده بازگشتند. توییتر، Klout، Foursquare، حتی فیس بوک، رسانه های اجتماعی را به یک بازی تعامل تبدیل می کنند. به نظر من آزمایش #دومو اجتماعی، گیمیفیکیشن گیمیفیکیشن است. من قدیمی این را انحرافی می دید. اما خیلی چیزها تغییر کرده است.
اکنون، تنها پنج سال از راه اندازی توییتر می گذرد، مردم روزانه بیش از 400 میلیون توییت ارسال می کنند. توییتر خود یک آزمایش رسانه های اجتماعی در مقیاس جهانی است. سیل گفتگوهای ناشی از آن منجر به ابزارها و درک بهتری از نحوه ارتباط مردم در شبکه های اجتماعی نوظهور شده است. توییتر ارتباط آسان و فوری را برای هر کسی در جهان با یک لپ تاپ یا فقط یک تلفن همراه تسهیل می کند. برخی از آن برای دنبال کردن استفاده خواهند کرد جاستین بیبر یا تصاویر گربه ها را به اشتراک بگذارید، اما دیگران از آن برای ایده پردازی، سازماندهی جنبش های سیاسی یا نجات جان افراد استفاده می کنند.
بنابراین ممکن است آینده دقیقاً آنطور که من تصور میکردم پیش نیامده باشد، اما از بسیاری جهات بزرگتر و هیجانانگیزتر از آن چیزی است که میتوانستم تصور کنم. آزمایش #domosocial به من کمک کرد تا دوباره علاقه من به رسانه های اجتماعی برانگیخته شود. من تأثیر آن را در دفتر کار، در گفتگوهای اتاق استراحت و نحوه رفتار ما با یکدیگر می بینم. چیزی که زمانی به عنوان پچ پچ بی معنی فکر می کردم، اکنون نقش مهمی در حفظ و توسعه روابط بازی می کند. و به من کمک می کند افرادی را که با آنها کار می کنم به روشی بسیار غنی تر ببینم.
و این آینده ای است که می توانم با آن زندگی کنم.