دینگ، کلیک کن… سنجاب! آنچه از #دوموشیال آموختم





/ دینگ، کلیک کن… سنجاب! آنچه از #دوموشیال آموختم















“دینگ!” … ببخشید اگر به نظر می رسد … “دینگ!” … آزمایش #DomoSocial. من در برابر شبکه های اجتماعی مقاومت کردم … “دینگ … به چالش جاش چون … “دینگ!” … نمی خواستم … “دینگ!” … عملکرد. من اکنون در شبکه اجتماعی توییتر هستم، … “دینگ!” “دینگ!” (با تشکر خورشید) … و موج جزر و مدی از دیگر سایت های شبکه های اجتماعی. باید اعتراف کنم که #معتاد هستم (فقط روی TweetDeck کلیک کردم) و بهره وری کمتری دارم! در واقع… “دینگ!” بالا … “سنجاب!”

من متعهد شده ام که با آزمایش مبارزه کنم و بهره وری خود را دوباره به دست بیاورم. من برای توانایی خود در تمرکز و مولد بودن ارزش قائل هستم. هدف من از ورود به #آزمایش_دومو اجتماعی کارآمدتر شدن بود و چیزی که یاد گرفتم این بود: رسانه های اجتماعی حواس پرتی نباشند.

حواس پرتی شماره 1 – وقتی در فیس بوک به دنبال خواهر شوهرم می گشتم، متوجه شدم که زنان زیادی با همین نام وجود دارند. همچنین اکثریت آنها دوست دارند برای عکس لباس خود را در بیاورند. این فریبکاران مطمئناً «جعلی» بودند و من نمی‌خواستم حواس‌ام پرت شود. من به سرعت یاد گرفتم که از رسانه های اجتماعی برای واقعی بودن استفاده کنم.

حواس پرتی شماره 2 – پس از صرف زمان و انرژی زیادی در طول یک هفته برای افزایش نمره کلات خود از 10 به 24، دستیابی واقعی من (در اینجا دانه نمک) فقط 11 است! آیا واقعاً تمام این زمان را صرف کردم و فقط 11 نفر را تحت تأثیر قرار دادم؟ یک کلمه: LOL! فهمیدم که “قدرت” با زمان و اخلاص می آید. با این فرض که می‌توانم یک هفته را در معاشرت بگذرانم و سپس به کارآمدی برگردم، «جعلی» بودم. رسانه های اجتماعی در مورد من بودن (من واقعی) برای مدت طولانی است. این باعث احترام من می شود که بهتر از بی حوصلگی است!

حواس پرتی شماره 3 – در ابتدای هفته دوم، روی klouchebag.com کلیک کردم. سایت را خواندم (از ته دل می خندید) و گذاشتم @BrianPilati اندازه گیری شود. چی؟ 50! به نظر می رسد وقتی صحبت از «سوءاستفاده از بازتوییت» و «برنامه های اجتماعی» به میان می آید، سرسخت هستم. من دوباره “جعلی” بودم. اولین اشتباه من این بود که همه برنامه هایم را به توییتر و از توییتر به فیس بوک وصل کردم. دیوار فیس بوک من شبیه یک منطقه جنگی بود. چه کسی وقت خود را صرف خواندن بیش از 100 پست در روز می کند؟ اشتباه دوم من این بود که چیزی «واقعی» برای گفتن نداشتم، بنابراین به دیگران اجازه دادم از طریق ریتوییت ها و برنامه های اجتماعی تمام صحبت هایم را انجام دهند. متوجه شدم که برای “واقعی” بودن باید پست های رسانه های اجتماعی خود را محدود کنم و کلماتم را به حساب بیاورم.

حواس پرتی شماره 4 – مادربزرگم به من گفت که “دیگ تماشا هرگز نمی جوشد”، اما یک زندگی بیش فعال در شبکه های اجتماعی حال و هوای تلفن همراه را ایجاد می کند. تمام مدت حواسم پرت بود. آیا این افراد هرگز کار نمی کنند؟ مرحله اول، به تمام سایت های رسانه های اجتماعی خود برگشتم و اعلان ها را خاموش کردم. گام بعدی قطع کردن کامپیوترم بود که پس از آن سونار TweetDeck دیگر وسوسه نشد. بهره وری من دوباره شروع به واقعی شدن کرد. من همچنین امیدوارم که سایر افرادی که با من در ارتباط هستند بهره وری بیشتری داشته باشند زیرا من هر 5 ثانیه یک بار آنها را “دینگ” نمی کنم.

من هنوز پس از یک هفته معاشرت بیش از حد در حال بهبود هستم. من مصمم هستم که رسانه های اجتماعی را به یک پلتفرم بسیار سازنده برای خود تبدیل کنم. برای اینکه خود واقعی من باشم، فقط به تلاشی هماهنگ نیاز دارم.















دیدگاهتان را بنویسید