3 مانع برای بازاریابی موفق و نحوه غلبه بر آنها


شروع یک دهه جدید نشان دهنده انگیزه جدیدی برای CPOها برای اصلاح و اصلاح فرآیندهای بازاریابی خود است. چرا همانطور که سو سیگل، مدیر ارشد اجرایی جنرال الکتریک در یک سخنرانی اصلی در سال 2018 گفت: “سرعت تغییر هرگز به اندازه امروز آهسته نخواهد بود.”

به ویژه در بازاریابی، سرعت تغییر بی امان شده است. رهبران بازاریابی امروزی جریان بی پایانی از تصمیمات را به همراه ابتکارات کوتاه مدت و بلند مدت دارند که باید دائماً آنها را بهینه سازی و تغییر دهند. حجم داده های مورد نیاز برای اتخاذ این تصمیمات سطوح پیچیدگی را افزایش می دهد.

در سال 2020 هیچ مشاهده ای از گزارش های خط ساده وجود نخواهد داشت. در عوض، CMOها باید ارزش‌های رقابتی و دائماً در حال تغییر را برای ایجاد تجربیات مشتری با کیفیت بالا و شخصی‌سازی‌شده که ارزش کسب‌وکار واقعی را ارائه می‌کنند، متعادل کنند.

در واقع، آخرین تحقیقات IDC روی Domo نشان می‌دهد که تقریباً 70 درصد از رهبران بازاریابی معتقدند که بهبود نتایج هدف‌گیری مشتری بسیار مهم است و 58 درصد بهبود نتایج ردیابی عملکرد را حیاتی می‌دانند.

تیم‌های بازاریابی برای نتایج فوری و قابل اندازه‌گیری تحت فشار قرار می‌گیرند و انتظار می‌رود که CMOهای موفق مزایای تجاری ملموس را ارائه دهند و بر روش‌هایی برای استفاده از داده‌ها برای پیشبرد کسب‌وکار تمرکز کنند.

بنابراین چه چیزی مانع OOP می شود؟

سه چالش اصلی وجود دارد که مانع از تبدیل موفقیت آمیز بخش های بازاریابی به یک عملکرد دیجیتالی می شود که از مدل های تجاری آینده پشتیبانی می کند.

1 – داده های تاریک

مرزهای بازاریابی دیگر توسط ad-tech/mar-tech/CRM احاطه نمی شود، بلکه شامل همه منابع اطلاعاتی می شود. این شامل همه چیز از حسگرهای اینترنت اشیا در دستگاه های مصرف کننده گرفته تا داده های مالی و عملیاتی مورد نیاز برای تصمیم گیری های سودآور است.

هنگامی که سیلوهایی وجود داشته باشند که از استفاده از داده ها توسط بازاریاب مدرن جلوگیری کنند، سازمان بیشتر در معرض خطر قرار می گیرد و پتانسیل تصمیم گیری های مبتنی بر داده را محدود می کند و از فرهنگ کنجکاوی جلوگیری می کند.

تکه تکه شدن داده ها همچنین مانع از شناسایی و هدف قرار دادن سودآورترین و مهم ترین بخش های مشتری توسط بازاریابان می شود زیرا دید کاملی از سفر مشتری وجود ندارد. مدل‌های تعامل دیجیتال با مشتری برای ارائه دیدگاه یکپارچه مخاطب ضروری هستند و برای پروفایل و هدف‌یابی حیاتی هستند.

عملکردهای بازاریابی باید فراتر از روش‌های سنتی باشد و به دنبال آن باشد که اطلاعاتی در مورد ارزش فعلی و آینده مشتری، پیشرفت چرخه عمر مشتری و رفتار مشتری مشاهده شده در کانال‌ها و مکان‌های تعامل را نیز شامل شود.

2- عدم سرعت لازم برای اجرای تصمیمات

سفر مشتری مدرن چندین کانال را در بر می گیرد، از جمله پلتفرم های رسانه های اجتماعی جدید و در حال ظهور. نتیجه، حجم وسیعی از داده ها است که می توان از بینش استفاده کرد.

به دلیل حجم و پیچیدگی داده ها برای مدیریت، بازاریابان همچنان تصمیمات کوتاه مدت را بسیار آهسته و بدون اولویت دادن به تصمیمات بلندمدت اتخاذ می کنند. CMOها به تأثیر تصمیمات خود بر کل کسب و کار نیاز دارند و باید بتوانند آن تصمیمات را در زمان بی سابقه اجرا کنند.

3- پیچیدگی سازمانی

از آنجایی که درک داده‌ها دیگر تنها به کسانی که در بخش فناوری اطلاعات هستند واگذار نمی‌شود، نقش CMO در حال تغییر است. مشکلات زمانی به وجود می‌آیند که خطوط مبهم در مورد اینکه چه کسی مسئول داده‌ها است و چه کسی وظیفه مهار ارزش آن داده را بر عهده می‌گیرد، ایجاد می‌شود.

هنگامی که بازاریابان تشویق می شوند از بینش های همه منابع اطلاعاتی استفاده کنند، نه فقط داده های بازاریابی، آنها باید احساس کنند که می توانند با فناوری اطلاعات در سطح رهبری کار کنند تا فرآیند را به شیوه ای مدیریت شده، ایمن و در عین حال توانمند اجرا کنند. تعداد زیاد سیلوها و حاکمیت سخت به توانایی CMO برای رشد کسب و کار آسیب می زند، به خصوص اگر آنها احساس کنند که مجبورند راه خود را برای دسترسی به داده ها مجبور کنند.

علاوه بر این، رهبران بازاریابی باید دیدی جامع از کل کسب و کار داشته باشند تا اطمینان حاصل کنند که تمام تلاش‌های بازاریابی برون‌گرا همسو هستند. اگر تیم فروش شما در تلاش است ابزار جدید شما را به یک شرکت حمل و نقل بین المللی بفروشد، استراتژی بازاریابی شما نیز باید متناسب با صنعت باشد.

اگر شما یک رهبر بازاریابی هستید و چالش‌هایی که در بالا توضیح داده شد وجود ندارند، باید این سه سوال را از خود بپرسید:

1 – چه چیزی مانع از شفافیت کامل در کانال بازاریابی من می شود؟

شفافیت برای گزارش‌دهی و پیش‌بینی یکپارچه وزارتخانه و حصول اطمینان از اینکه می‌توان برنامه‌های اقدام معنادار و سناریویی را شکل داد، حیاتی است. اگر اطلاعات محو و غیرقابل دسترسی باشد، CMOها قادر به اتخاذ تصمیمات کل نگر و مبتنی بر واقعیت نیستند. علاوه بر این، دید سرتاسر یک عامل حیاتی در وفاداری مشتری و ROI واقعی پایدار از سرمایه گذاری های بازاریابی است.

2 – آیا سازمان من برای بهینه سازی داده ها پس از دسترسی همه به درستی تنظیم شده است؟

ارائه یک دیدگاه واحد از تجارت و بازاریابی به متحد کردن تیم ها و توسعه فرهنگ بازاریابی مبتنی بر داده کمک می کند. این بدان معناست که بخش‌های بازاریابی می‌توانند با تیم‌های گسترده‌تری همکاری بهتری داشته باشند و داده‌ها را از تمام کانال‌های دیجیتال یا سنتی که مشتریان ممکن است در طول سفر خود در معرض آنها قرار گیرند، جمع‌آوری کنند.

3 – پس از استقرار سیستم برای تسریع رشد چه کاری می توانم انجام دهم؟

از هوش مصنوعی برای ایجاد دیدگاه های غنی تر از مشتری استفاده کنید و برای ارائه آن دیدگاه با فناوری اطلاعات شریک شوید. استفاده از یک سیستم مجهز به هوش مصنوعی همچنین با سرعت بخشیدن به فرآیند خلاقانه، زمان ورود به بازار را کاهش می‌دهد و امکان شناسایی، برچسب‌گذاری و انتخاب دارایی‌های دیجیتال متنی و بصری را با یادگیری ماشین فراهم می‌کند.

نتیجه گیری

برای استفاده از آینده دیجیتالی که دهه جدید ارائه می کند، بازاریابان باید یک سیستم یکپارچه داشته باشند که داده های با ارزش بالا را در زمان بی سابقه از تعداد فزاینده ای از منابع جمع آوری و تفسیر می کند و آنها را قادر می سازد تا تصمیمات مطمئن تری بگیرند و تاثیر آنها را بر کل سازمان

بازاریابی مؤثر در دهه 2020 مبتنی بر افشای داده های تاریک و ایجاد مزایای تجاری ملموس است که تجارت را به جلو می برد.

برای اینکه بدانید Domo چگونه به ارائه سطوح جدیدی از بینش به CMOها و رهبران بازاریابی برای بهبود عملکرد کمک می کند، کلیک کنید اینجا.




دیدگاهتان را بنویسید