هفته گذشته دو خرید حماسی را بررسی کردیم که شکست خوردند و در نهایت منجر به نابودی Blockbuster و Excite شد. امروز، ما روی Friendster و فیس بوک تمرکز می کنیم، زیرا آنها برای تبدیل شدن به شبکه اجتماعی بالفعل مبارزه می کنند.
اگر پست هفته گذشته را از دست دادید، آن را اینجا بخوانید.
گوگل سعی کرد Friendster را به قیمت 30 میلیون دلار بخرد.
قبل از MySpace و Facebook، Friendster وجود داشت. تعداد کمی از ما که امروزه بیشتر به عنوان شبح گذشته رسانه های اجتماعی شناخته می شود، بیش از یک خاطره مبهم از Friendster در دوران اوج خود داریم.
Friendster از یک قلب شکسته متولد شد. سال 2002 بود و جاناتان آبرامز به تازگی انتخاب شده بود. اما آبرامز بهجای اینکه هفتهها را روی کاناپهاش بگذراند و در جعبه میمونهای کلفتی گریه کند، صفحهای از کتاب تیلور سوئیفت را برداشت و احساسات خود را به سمت ایجاد اولین شبکه اجتماعی مدرن هدایت کرد. تا سال 2003، این شبکه میلیون ها کاربر ثبت شده داشت. این داغترین چیز در رسانههای اجتماعی بود و گوگل میخواست وارد آن شود. آنها به آبرامز 30 میلیون دلار برای Friendster پیشنهاد دادند، اما آبرامز نپذیرفت.
دلیل Friendster پتانسیل بزرگی داشت و همه آن را می دانستند. کلاه گیس های بزرگ سیلیکون ولی آبرامز را لابی کردند تا پیشنهاد گوگل را رد کند. سرمایهگذاران خطرپذیر پیشنهاد کردند که میلیونها دلار به این استارتآپ سرازیر کنند و آن را به یک نیروگاه میلیارد دلاری بسازند. AOL در دهه 1990 میلیونها دلار به بنیانگذاران یاهو پیشنهاد داد و آنها میلیاردها دلار درآمد داشتند، زیرا آنها نه گفتند. بنابراین آبرامز به راحتی متقاعد شد که پیشنهاد گوگل را رد کند.
متأسفانه، رویاهای آبرامز برای بازدهی بزرگتر هرگز محقق نشد. فرندستر که دچار مشکلات فنی، مهندسی و عملکرد بود، سقوط کرد و سوخت.
اگر آبرامز این پیشنهاد را می پذیرفت، Friendster می توانست موقعیت خود را به عنوان یک رهبر در شبکه های اجتماعی تثبیت کند. در عوض، Friendster به یک مورد کلاسیک از پتانسیل های ناشناخته و یک داستان هشدار دهنده برای کارآفرینانی تبدیل شده است که امیدوارند وارد صحنه شبکه های اجتماعی شوند.
فیسبوک تقریباً به قیمت یک میلیارد دلار به یاهو فروخته شد.
فیس بوک همیشه در بین سرمایه گذاران محبوب بوده است. در حال حاضر 4 ماه پس از ایجاد آن، سرمایه گذاران و سایر شرکت ها شروع به فشار به مارک زاکربرگ برای فروش کردند. البته زاکربرگ همه آنها را رد کرد. اما برخی به طرز شگفت انگیزی به بستن قرارداد نزدیک شدند. یکی از این شرکت ها یاهو بود.
در سال 2006، یاهو پیشنهاد خرید فیس بوک را به قیمت 1 میلیارد دلار داد. در آن زمان فیس بوک یک سایت دو ساله با درآمد کمی و بدون سود بود. رشد کاربران در حال کاهش بود و به نظر می رسید که راه اندازی به اوج خود رسیده است. به نظر می رسید که گرفتن پول کار بیهوده ای باشد.
همه کسانی که در فیسبوک دخیل بودند زاکربرگ را تحت فشار قرار دادند تا این پیشنهاد را بپذیرد. اما زاکربرگ نمی خواست بفروشد. او پول نمی خواست – او می خواست یک شبکه اجتماعی بسازد. اما فشار خیلی زیاد شد. در ماه جولای، او تسلیم شد و شفاهی با این معامله موافقت کرد.
اما سپس یاهو درآمد وحشتناک سه ماهه دوم را اعلام کرد. قیمت سهام آن یک شبه 22 درصد سقوط کرد و پیشنهاد خود به زاکربرگ را از 1 میلیارد دلار به 850 میلیون دلار کاهش داد.
زاکربرگ دور شد. نوسان قیمت سهام یاهو و پیشنهاد کمتر یاهو باعث شد که او به راحتی هیئت مدیره و سرمایه گذاران فیس بوک را متقاعد کند که یاهو شریک جدی نیست و فیس بوک به تنهایی ارزش بیشتری خواهد داشت.
اکنون بیش از 200 میلیارد دلار ارزش دارد. زاکربرگ حق داشت.
زاکربرگ ثابت کرد که مهم نیست چقدر پول به سمت شما پرتاب می شود، مهم است که به محصول خود ایمان داشته باشید. در Domo، ما خوش شانس هستیم که روی یک محصول شگفت انگیز کار می کنیم که باور کردن به آن آسان است. مدیریت کردن داده های بزرگ برای توده ها ممکن است فیلم پرفروش تابستان آینده نباشد، اما این کاری است که ما انجام می دهیم و به آن پایبند هستیم.
هفته آینده منتظر قسمت 3 این مجموعه باشید!