ساخت ماشین متوسط، Pt. 1: رقیق شدن همه را می کشد


اگر می خواهید مکانی ایجاد کنید که چیزهایی تولید کند که مردم واقعاً به آن اهمیت دهند – برای انجام بهتر از شرکت مدرن خود تلاش خواهید کرد.

وقتی از مدیران ارشد بزرگترین شرکت‌های جهان پرسیده شد، می‌گویند نوآوری کلید موفقیت بلندمدت آنهاست.

البته منطقی است. طبق مطالعه اخیر اکونومیست، ما در بحبوحه “انفجار کامبرین” استارت آپ ها هستیم. هر کاری که ما امروز انجام می دهیم یک بازی منصفانه برای اختراع مجدد است.

و شرکت هایی که به طور سودآوری مشتریان خود را از طریق نوآوری مستمر خوشحال می کنند، پاداش قابل توجهی دریافت می کنند. گوگل امسال 16 ساله می شود و با ارزشی بیش از 370 میلیارد دلار جشن می گیرد.

بنابراین، اگر شرکت‌ها می‌دانند که نیاز به نوآوری دارند و مشتریان خلاق‌ترین آنها را پاداش می‌دهند، چرا اجرای صحیح نوآوری همچنان دشوار است؟

نوآوری، رقیق سازی و سنگر بوروکراسی ماریانا

این فقدان انگیزه، تجربه یا حتی شکست تخیل نیست (اگرچه اغلب این اتفاق می افتد) که شرکت ها را از نوآوری باز می دارد. همه چیز به یک چیز خلاصه می شود: رقیق کردن.

هر کاری که ما امروز انجام می دهیم یک بازی منصفانه برای اختراع مجدد است

رقیق سازی به عنوان یک محصول جانبی طبیعی ریسک گریزی و ساختار سازمانی عمیق رخ می دهد. هرچه شرکت‌های بزرگ‌تر شوند، عمیق‌تر می‌شوند – مانند سنگر ماریانا. و در هر سطحی، تیم ها یا مدیران مجبورند مهر خود را بر روی یک ایده بگذارند یا آن را به طور کامل از بین ببرند.

به همین دلیل است که هیچ چیز واقعاً شگفت انگیزی نمی تواند از پایین به بالا بیاید. در حالی که مردم برای بیرون کشیدن یک ایده از اعماق بوروکراتیک تلاش می کنند، با «بازخورد اندک»، «من آن را دوست دارم، اما…» یا ظاهر وحشتناک «وکیل مدافع شیطان» کم رنگ می شود. هر کس در طول مسیر سعی می کند چیزی را اضافه کند، در صورتی که، اگر هیچ چیز دیگری، باید به اصلاح هدف واقعی آن کمک کند.

یا همانطور که مدیر عامل SAP، بیل مک درموت اخیراً گفته است، “یک شرکت بزرگ نباید مانند پیاز ساختار داشته باشد و نباید وقتی هر لایه را پوست می کنید، شما را به گریه بیاندازد.”

حفاری خلاقانه قبر

اگر مطالعات اخیر را باور کنیم، این رفتار به این زودی ها تغییر نخواهد کرد. طبق گزارش PwC، 78 درصد از مدیران می گویند که قصد دارند با نوآوری مانند هر فرآیند دیگری رفتار کنند (رسمی، ساختاریافته – پراکنده فکر کنید). و اینها بهترین شرکت ها هستند.

احتمالاً برخی از غول‌هایی را که سعی در ایجاد نوآوری در این راه داشتند، می‌شناسید – Blockbuster، Blackberry، Kodak و HP نمونه‌های برجسته‌ای هستند. سپس Dell وجود دارد که به شدت در تلاش است تا پس از تلاشی بی سابقه برای خصوصی شدن، خود را از رکود خارج کند – و خود را از “مسابقه موش درآمد سه ماهه” رها کند.

برخی از این شرکت ها دیگر در بین ما نیستند. بقیه سال هاست که هیچ چیز پیشگامانه ای منتشر نکرده اند.

چرا چون زمانی که شما “زمینه جدیدی را ایجاد می کنید” باید کاری را انجام دهید که قبلا انجام نداده اید. این یک نوآوری است – و مدیریت را عصبی می کند.

اگر خاک تازه نمی‌کنی، گور خودت را می‌کنی.

نتیجه نهایی: اگر خاک جدیدی حفر نمی کنید، قبر خود را می کنید.

فرار از مارپیچ مرگ

به راحتی می‌توان گفت: «به ایده‌های خود دست بکشید، شاید این شروع خوبی باشد، اما چیزی را حل نمی‌کند.»

زیرا رقیق شدن تنها مشکل شما نیست. این نشانه یک مشکل بزرگتر است که ناشی از ناتوانی شرکت در مقابله با دو چیز است: پیچیدگی و ترس از شکست.

ایده ها اغلب شکست می خورند، اما اگر آن را به درستی انجام دهید، این به معنای شکست نیست (همانطور که در قسمت دوم این مجموعه در مورد آن صحبت خواهیم کرد).

به یاد داشته باشید: هزاران دلیل برای انجام ندادن کاری وجود دارد. اما سازمان‌ها این روزها دو انتخاب دارند – ریسک کنند و واقعاً نوآوری کنند یا به دلیل بی‌ربط بودن دچار مرگ شوند.




دیدگاهتان را بنویسید