من آخرین شرکتم را زمانی که هنوز در دانشگاه بودم راه اندازی کردم. سال 1996 بود. من و شریکم در زمانی که بیشتر کسب و کارها به تازگی اینترنت را کشف می کردند، وب سایت می ساختیم.
ما برای خدمات خود 65 دلار در ساعت دریافت کردیم. به یاد دارم که یک روز در کلاس نشسته بودم، در حالی که استاد در مورد تفاوت بین LLC و C Corp صحبت می کرد. تنها چیزی که می توانستم به آن فکر کنم این بود که با حضور در آن کلاس چقدر پول از دست می دادم. سپس تصمیم گرفتم مدرسه را ترک کنم و تمام انرژی خود را روی تجارت متمرکز کنم.
پس از بررسی نتایج آخرین نظرسنجی CEO.com که به بررسی ذهنیت ها و ترجیحات مدیران اجرایی و رهبران تجاری آینده می پردازد، یاد آن روزهای اولیه افتادم. من همیشه بر این باور بودم که ذهن جوان یکی از بهترین منابع الهام و نوآوری است (JJSR 51) – و از اینکه ببینم رهبران فردا در مورد مدیر عامل شدن چه خواهند گفت، هیجان زده بودم. این نظرسنجی شامل پاسخ بیش از 2400 دانشجو از 499 کالج و دانشگاه در ایالات متحده بود.
یکی از تاثیرگذارترین یافتهها این بود که 53 درصد از پاسخدهندگان کسبوکاری را در دوران تحصیل در دانشگاه راهاندازی میکنند و 20 درصد در واقع برای شروع کسبوکارشان تحصیل را رها میکنند. اکنون من به اندازه هرکسی به تحصیلات خوب اعتقاد دارم، اما به دنبال غرایز و تعقیب رویاهای شما نیز هستم.
در مورد من، هیچ جایگزینی برای تجربه عملی وجود نداشت. هیچ چیز من را برای کارآفرینی آماده نمی کرد تا اینکه خودم آن را انجام دهم. البته در طول مسیر دست اندازهای زیادی را متحمل شدم و سریع و خشمگین اشتباه کردم. اما این بخشی از کارآفرین بودن است. همچنین، زمین خوردن یکی از بهترین انگیزهها برای برخاستن از زمین و اثبات توانایی شماست.
به نظر می رسد که بسیاری از رهبران تجاری آینده نیز همین احساس را دارند. بر اساس نظرسنجی CEO.com، 57 درصد از پاسخ دهندگان موافق هستند که راه اندازی شرکت خود برای موفقیت آینده هر مدیر اجرایی بسیار مهم است. در واقع، این ممکن است یکی از فعال ترین نسل ها در تاریخ باشد. 41 درصد از پاسخ دهندگان گفتند که قصد دارند پس از فارغ التحصیلی شرکت خود را راه اندازی کنند، در حالی که 59 درصد قصد دارند برای یک شرکت موجود کار کنند.
دنیای تجارت تقریباً هر روز در حال تغییر است. توسط جریان بی پایانی از ابزارها، فن آوری ها و بهترین شیوه ها شکل گرفته و دوباره شکل می گیرد. اما بیشتر توسط مردم و بسیاری از آنها که امروز دانشجو هستند شکل می گیرد.
تنها کلمه ای که احتمالاً این نسل آینده را به بهترین شکل توصیف می کند، اشتیاق است. در واقع، وقتی از آنها پرسیده شد که مهمترین ویژگی یک مدیر عامل باید چه باشد، 40٪ به علاقه رای دادند و تنها 3٪ تحصیلات را انتخاب کردند. اگر همین سوال را از نسل والدینم می پرسیدید، مطمئنم که دقیقاً پاسخ عکس آن را می گرفتید.
برای اثبات بیشتر اینکه این نسل متفاوت فکر میکند، وقتی از آنها پرسیده شد که چه کسی را بیشتر در تیم مدیریت رویایی خود میخواهند، استیو جابز، بنیانگذار اپل را انتخاب کردند. البته جابز به خاطر جرات تصور اینکه چیزها به جای آنچه هستند یا باید باشند چه چیزهایی می توانند باشند شناخته شده بود و این شامل امتناع او از انطباق با هنجارهای سنتی شرکت بود.
مدیران عامل فردا نیز مشتاق هستند که بسیاری از کنوانسیون های شرکتی امروز را کنار بگذارند. به عنوان مثال، 75 درصد از پاسخ دهندگان خواهان نوعی لباس پوشیدن معمولی هستند، در حالی که 39 درصد فکر می کنند عنوان های مدیریتی غیر ضروری است.
من معتقدم مدیران عامل فعلی باید به این پویایی در حال تغییر توجه داشته باشند و محیطی را در سازمان خود ایجاد کنند که باعث شود رهبران آینده احساس خوش آمد گویی کنند و آنها را برای رشد توانمند کند. این نسل تشنه موفقیت هستند اما طبق معمول علاقه ای به تجارت ندارند. آنها می خواهند راه های جدید و بهتری برای دستیابی به اهداف و بهبود شغل خود بیابند.
به عنوان مثال رسانه های اجتماعی را در نظر بگیرید. هیچ چیز مانند رسانه های اجتماعی رهبران فردا را از مدیران عامل امروزی جدا نمی کند. حدود 53 درصد از پاسخ دهندگان از رسانه های اجتماعی برای اطلاع از آخرین اخبار و روندهای تجاری استفاده می کنند. علاوه بر این، اکثریت قریب به اتفاق به طور منظم از ابزارهای رسانه های اجتماعی در زندگی روزمره خود از جمله فیس بوک، لینکدین، توییتر و وبلاگ های شخصی استفاده می کنند.
این فعالیتها در تضاد کامل با مدیران عامل فعلی Fortune 500 است که عموماً از رسانههای اجتماعی اجتناب میکنند. در حالی که بیش از نیمی از جمعیت ایالات متحده مشتاقانه از سایت هایی مانند فیس بوک و توییتر استقبال کرده اند، طبق یک نظرسنجی جداگانه که توسط CEO.com انجام شده است، تنها 5.4 درصد از مدیران عامل Fortune 500 به خود زحمت داده اند که در فیس بوک پرش کنند و تنها 4 درصد حساب های توییتر باز کرده اند. به طور کلی، تنها 42 درصد از مدیران عامل بزرگ هر نوع حضور در رسانه های اجتماعی دارند.
در دنیای بیش از حد متصل امروزی، جایی برای پنهان شدن وجود ندارد. به گفته CEO Connection، یک انجمن شبکهای برای رهبران شرکتها، با این حال، تقریباً 40 درصد از مدیران عامل حتی از رسانههای اجتماعی برای شنیدن نظر مردم در مورد برند و محصولات خود استفاده نمیکنند. این فقط دیوانه است. مدیران عاملی که اصرار دارند سر خود را در شن فرو کنند، محکوم به گیرکردن در آنجا هستند.
دوست خوب من مارک بنیوف در Salesforce.com معتقد است که مدیران عاملی که نمی توانند یا نمی خواهند از رسانه های اجتماعی استفاده کنند، شغل خود را از دست می دهند. آیا برترینها در آخرین نظرسنجی CEO.com میتوانند زودتر از آنچه که تصور میکنند در صف رسیدن به رتبه اول قرار بگیرند؟ اگر چنین است، آینده کسب و کار در دستان خوبی است.
این اینفوگرافیک را با استفاده از HTML زیر در سایت خود منتشر کنید