وقتی جاش روی صحنه آمد و آزمایش #دوموشیال را اعلام کرد، کمی ناامید شدم. احساس میکردیم که پروژههای عکس گربهها را بت میدانیم و آنها را به عنوان تنها افرادی که UX را درک میکنند معرفی میکنیم، در حالی که من اغلب آنها را کاملاً برعکس میبینم. من مطمئناً میتوانم ارزش درک آخرین تجربه کاربر را ببینم، اما این که بگوییم بهترین UX کاملاً از پروژههای اجتماعی میآید مضحک است. مطمئناً، اگر بخواهم جدیدترین ها را در ارتباط با افراد ببینم، به مشکلاتی که فیس بوک در حال حل آن است نگاه خواهم کرد. اگر بخواهم به نحوه استفاده از گروه بزرگی از کاربران برای افزودن مداوم ارزش به یک جامعه به صورت رایگان نگاه کنم، به Wikipedia، Stack Overflow یا حتی GitHub نگاه خواهم کرد. بسیاری از مشکلات حل نشده وجود دارد که افراد باهوش می توانند به حل آنها کمک کنند. با این حال، بسیاری از این افراد باهوش پروژه بعدی نقاشی گربه را ایجاد می کنند.
ما به این دلیل نیستیم که من را در فیس بوک “لایک” می کنید یا در توییتر “فالو” می کنید. بلکه به این دلیل که ما هر دو انسان هستیم. عنصری از دنیای دیجیتال وجود دارد که در آن جنبههای اساسی تعامل انسانی در حال شکسته شدن است و فرآیند تبدیل اتصال انسان به برق تقریباً تمام بخشهایی را که این ارتباط را «انسانی» میکند از دست میدهد.
شما همیشه آن را می بینید. مردم در فضای آنلاین فعال تر می شوند و در دنیای واقعی کمتر فعال می شوند، بیشتر می توانند هشتگ کنند و کمتر قادر به برقراری تماس چشمی در هنگام شام هستند. بدتر از آن، این ایده همهگیر «اجتماعی» به برخی از بهترین ذهنهای ما نفوذ کرده است و تخصیص مناسب منابع در دنیای توسعه نرمافزار را به ویرانی وارد کرده است. اشتباه نکنید؛ دنیا به مکانی برای اشتراک گذاری عکس گربه ها نیاز دارد. با این حال، ما به سایت اشتراک گذاری تصویر دیگری نیاز نداریم.
به نظر می رسد مصرف کنندگان جریان کالاهای دیجیتال را کاملاً قابل قبول می دانند، شاید به این دلیل که اغلب «رایگان» هستند. این “بی علاقگی کاربر” به موجی از محصولات دیجیتال متوسط منجر شده است. برای مثال هالیوود را در نظر بگیرید. در سال 2011، 27 دنباله (بیشترین دنباله در تاریخ) و 13 اقتباس از کتاب های کمیک وجود داشت. آنچه ناامید کننده تر است، بی تفاوتی کاربر است که این همه کار متوسط را به پیش می برد. گرایش کاربران به پذیرش هر سطحی از زباله، البته فراتر از هالیوود و خود توسعه دهندگان برنامه گسترش می یابد.
با این حال، بهعنوان یک توسعهدهنده، همچنان میتوانید به اصول خود پایبند باشید، چیزی شگفتانگیز خلق کنید و سطلهای پولی به دست آورید. توسعه دهندگان اپلیکیشن می توانند از انجام کارهای متوسط دست بردارند و همچنان درآمد کسب کنند. شرکتهای زیادی وجود دارند که در حین تولید واشنگتن، چیزی زیبا به جهان اضافه کنند. آیا می توانید تصور کنید که اگر اپل بگوید، “هی، معلوم می شود که مردم واقعاً تلفن های کوچک می خواهند، بنابراین بیایید چیزی نازک تر از Motorola Razr بسازیم، خوشحالم که آنها این کار را نکردند، زیرا اکنون می توانم این پست را در آیفون خود تایپ کنم.” . فقط به این دلیل که مردم «تلفن نازکتر» یا «روش جدیدتر برای اشتراکگذاری عکسهای گربهها» را میخرند، به این معنا نیست که نمیتوانید با صرف این انرژی در چیز جدیدی پول بیشتری به دست آورید. ممکن است دنیا را به جای جالبتر از زمانی که آن را پیدا کردید ترک کنید.
من تقریباً به همه برنامههایی که نسخه آزمایشی یا رایگان دارند نگاه میکنم، زیرا علاقهمندم که مردم چگونه مشکلات فناوری را حل کنند، اما میتوانم قول بدهم که شرکتهای زیادی در #نیازمندیهای #domosocial وجود دارند که کمتر از UX کافی دارند. به عنوان مثال، TweetDeck یا Spotify UX بسیار بدی دارند. همچنین کدهای QR در این آزمایش جایی ندارند. آیا تا به حال جایی با کسی بوده اید و گفته اید: “من واقعاً ای کاش این کد QR داشت؟” اینها افراد با استعدادی هستند که وقت خود را برای پول و عکس گربه تلف می کنند. همچنین بسیاری از این محصولات دارای تجربیات کاربری هستند که من از تولید آنها خجالت می کشم.
صادقانه بگویم، من از بسیاری جهات طرفدار پروژه #domosocial نیستم. از برخی جهات من هستم – واژگان مشترک هنگام صحبت در مورد تجربیات خاص خوب است. با این حال، من امیدوارم که همه در این شرکت به بهترین وجه در کار خود استاد باشند. و این فکر که ما به بازاریابی نیاز داریم تا تصمیم بگیریم کدام پروژه ها UX خوبی دارند و ما را ملزم به تجربه آن می کند، فکر غم انگیزی است. من نمیخواهم نرمافزار متوسطی را که امروز میبینم بازسازی کنم، میخواهم از بهترین آن استفاده کنم و حتی بهترش کنم. من می خواهم اجتماعی را در جایی اعمال کنم که اجتماعی مفید باشد و نه بیشتر. میخواهم دنیا را بهطور منحصربهفردی ترک کنم، متفاوت از آنچه اگر نبودم. من میخواهم افرادی که از محصولات ما استفاده میکنند از خود بپرسند: «چگونه توانستم کسبوکارم را بدون این کار اداره کنم؟» عکس گربه ها
***
ناشناس – با تشکر از بازخورد. فکر میکنم ما در یک صفحه هستیم، اما میخواهم با کمی شفافسازی بیشتر درباره پروژه پاسخ دهم که امیدوارم به همه کابوسهای مشترک گربه پایان دهد.
آزمایش #domosocial برای آغاز طیف گسترده ای از تجربیات با فناوری های جدید و پلت فرم های اجتماعی طراحی شده است. ما همچنین سعی میکنیم مجموعهای از تجربیات و زبان مشترک را ارائه دهیم تا بتوانیم در اینجا به صورت داخلی ارتباط موثرتری داشته باشیم، زیرا در مورد توسعه محصول و تجربه کاربری که میخواهیم ایجاد کنیم بحث میکنیم. ما پلتفرمها و فناوریها را بر اساس تنوع انتخاب کردیم، نه رتبهبندی چیزی که فکر میکنیم باعث نابودی آن در جبهه UX میشود. انتظار این است که برخی از پلتفرم ها یک تجربه خوب یا عالی ارائه دهند، برخی دیگر نه چندان زیاد. هدف این است که به شما این امکان را می دهد که ارزیابی مستقلی از اینکه چه چیزی برای یک محصول قاتل کار می کند و چه چیزی مفید نیست، تشکیل دهید. برای Domo، آنچه را که فکر میکنید در دسته فوقالعاده قرار میگیرد قرض بگیرید یا بهبود دهید – و مطمئن شوید که اشتباهات و تجربیات بدی که دیگران قبلاً انجام دادهاند را تکرار نمیکنیم.
من همیشه گفتهام که برخی از بهترین درسهای من از اشتباهاتی که مرتکب شدم به دست آمد. امیدواریم این آزمایش به ما امکان دهد از موفقیت ها و شکست های دیگران درس بگیریم. و مهمتر از آن، تجربه کاربری فوقالعادهای را برای نرمافزارهای سازمانی فراهم میکند و در عین حال پروژههای مزاحم اشتراکگذاری عکس را دور و دور نگه میدارد.
جاش