قبل از کار در Domo، دبیرستان و دبیرستان تدریس می کردم. زمانی که برای اولین بار تدریس را شروع کردم، تحت نظر بودم. اشکالی ندارد که از برگهها استفاده کنید متوجه شدم که اگر بخواهم با دانش آموزانم به چیزی برسم، به یک رویکرد جدید نیاز دارم. به جای اینکه کتاب ادبیات را برای برنامه ریزی سال (بله…سال!) بگیرم، در مورد نیازهای دانش آموزان تحقیق کردم. دولت انتظار داشت که آنها چه چیزی یاد بگیرند؟ سال گذشته چه چیزهایی را باید یاد می گرفتند؟ آنها در واقع چه چیزی یاد گرفتند؟ من رویکرد پیشنهادی خود را از پایین به بالا و رایگان برای همه رها کردم و کلاس درس خود را با هدف نهایی در ذهن طراحی کردم. استراتژی از بالا به پایین نتایج؟ ابتدا دانش آموزان دقیقاً می دانستند که هدفشان برای هر درس، بخش و موضوع چیست. دوم، یادگیری متصل و کاربردی بود، که به دانشآموزان کمک میکرد تا در کار مرتبط و مفید باشند. هیچ وظیفه ای به عنوان “مشغول کاری” تلقی نمی شود. در نهایت، تمرکز بر یادگیری دانش آموزان بود. اگر دانش آموزان بیش از آنچه انتظار می رود طول بکشد تا مفهوم را درک کنند، بر اساس نیاز آنها تغییر و اصلاح می شود. آیا این کار به زمان و تلاش نیاز داشت؟ آیا تجربه بهتری در کلاس درس ایجاد می کند؟ فقط از شاگردان سابقم بپرسید. (جدی. یکی از آنها در Domo کار می کند. می توانید او را در اینجا پیدا کنید @iammerrick.) در این دنیای جدید هوش تجاری، طراحی داشبورد باید بسیار شبیه کلاس درس من باشد. بسیاری از طرح های داشبورد بر اساس داده های موجود یا آنچه در گذشته انجام شده است، به سرعت کنار هم قرار می گیرند. این رویکرد از پایین به بالا هر پروژه تخته سفید و همچنین هر کلاس درسی را نابود می کند. قبل از طراحی پروژه داشبورد بعدی خود، نگاهی به 7 گناه مرگبار طراحی داشبورد بیندازید تا مطمئن شوید که از این اشتباهات و سایر اشتباهات رایج جلوگیری می کنید. نکات بسیار خوبی وجود دارد که به شما کمک می کند تا ارزش داده ها و سرمایه گذاری های BI خود را به حداکثر برسانید.