وقتی به داده ها فکر می کنید چه چیزی به ذهنتان می رسد؟ آیا آنها اعداد سرد و سختی هستند که حقیقتی تلخ را بیان می کنند؟
چیزی که به نظر من جالب است این است که پیگیری ما برای این دادههای بیاحساس اغلب توسط احساسات واقعی هدایت میشود: کنجکاوی. ما به آنچه دادهها میگویند، بینشهایی که حاوی آنها است و اینکه چگونه میتوانیم آن بینشها را برای تصمیمگیری استخراج کنیم، علاقهمندیم – یا تلاشهای خود را به شیوهای ملموستر و قابل اثباتتر توجیه کنیم.
کنجکاوی در مورد داده ها جزء مخفی یک سازمان موفق داده محور است. بخشی پویا از فرهنگ داده است. این افراد را تشویق می کند که به طور غریزی و مداوم به دنبال داده های جدید یا موجود باشند، آنها را زیر سوال ببرند و از آنها برای تصمیم گیری آگاهانه تر استفاده کنند.
متأسفانه امروزه در اکثر مشاغل نیز وجود ندارد. شما می توانید همه ابزارها و فناوری مناسب را داشته باشید، اما بدون کنجکاوی داده، افراد شما برای جستجوی آن و استفاده موثر از آن برای پیشبرد کسب و کارتان الهام نخواهند شد.
بنابراین چگونه یک کسب و کار می تواند کنجکاوی داده ها را در کل نیروی کار خود عادی کند؟
پیوند موفقیت با داده ها
بهترین راه برای علاقه مند کردن مردم به داده ها این است که به آنها نشان دهید کار می کنند.
رهبران کسب و کار در موقعیت ایده آلی برای انجام این کار قرار دارند، زیرا توانایی تأثیرگذاری بر تغییرات معنادار معمولاً از بالا می آید. با بررسی و زیر سوال بردن مجموعه داده های مناسب، آنها می توانند به سرعت سطحی از بینش را نسبت به مسائل موجود به دست آورند و واحدهای تجاری مربوطه را برای حل مسئله توانمند کنند. و با نشان دادن اینکه چگونه دادهها میتوانند چیزی را فعال کنند که در گذشته امکانپذیر نبود، رهبران میتوانند یک مورد تجاری برای کنجکاوی دادهها برای همه کارمندان ایجاد کنند و زمینه را برای فرهنگ دادهمحور بیشتری در کسبوکار فراهم کنند.
اقدامات رهبران همچنین راه را برای استفاده از داده ها برای اطلاع از معیارهای موفقیت در کسب و کار هموار می کند. ایجاد و گره زدن KPIها به دادههایی که بیشترین ارتباط را با کار یک کارمند دارند، به کارمند این امکان را میدهد که با کنجکاوی بیشتری منشأ آن دادهها را کشف کند و راههایی برای بهبود و دستیابی به اهداف خود بیابد.
با داشتن دادهها بهعنوان یکی از عوامل موفقیت، کارکنان انگیزه بیشتری برای نزدیک شدن به دادهها به صورت داوطلبانه و کشف مداوم آنها برای کشف فرصتهایی برای سرمایهگذاری دارند. نتیجه؟ سطوح بالاتری از نوآوری، کارایی و همکاری در سراسر سازمان.
تبدیل کنجکاوی به عمل
کنجکاوی داده به یک معنا را می توان پاسخگویی داده نیز نامید. رهبران و مدیران باید به کارمندان و تیم های خود اجازه دهند تا تصمیمات و فرآیندهای موجود را زیر سوال ببرند – و حتی اگر داده ها نشان می دهد که آنها ناکارآمد یا ناکارآمد هستند، به دنبال توضیح باشند. هم مدیریت و هم کارکنان باید آماده باشند تا از تصمیمات خود حمایت کنند و اثربخشی اقدامات خود را با داده های غیرقابل انکار اثبات کنند.
داشتن یک پلت فرم داده مرکزی – یک منبع واحد از حقیقت – این فرآیند را تسهیل می کند و اجازه می دهد داده های یکسان برای همه قابل مشاهده باشد. رویکردی که دادهها را بهعنوان «بررسی و تعادل» برای کسبوکار قرار میدهد، نه تنها کارایی عملیاتی را بهبود میبخشد، بلکه تضمین میکند که تصمیمها با تحلیل عمیق گرفته میشوند.
از سوی دیگر، سطحی از همکاری بدون محدودیت و نوآوری مبتنی بر داده نیز باید مجاز باشد. پرورش حس کنجکاوی سالم در مورد داده ها به این معنی است که مردم نباید فقط بتوانند به داده ها دسترسی داشته باشند یا آنها را زیر سوال ببرند، بلکه باید بتوانند بر اساس آنها عمل کنند.
بنابراین، مدیریت باید بیاموزد که به افراد خود اعتماد کند تا با داده هایی که در اختیار دارند، تصمیمات درست بگیرند، در حالی که کارکنان باید امکان مهندسی مجدد فرآیندها یا راه حل هایی برای تسهیل همکاری را داشته باشند.
تنها زمانی که افراد استقلال لازم را داشته باشند تا بر اساس دادههایی که در اختیار دارند عمل کنند، میتوانند کنجکاوی دادهها از یک کلمه رایج به تمرین روزانه تبدیل شوند.
ابزار مناسب برای کار
پلت فرم مدیریت داده مناسب نه تنها فرهنگ اطلاعاتی را فعال می کند، بلکه حفظ آن را آسان تر می کند.
بسیاری از داده های امروزی، به شکل خام خود، برای اکثر کارمندان هم بسیار زیاد و هم غیرقابل درک است. یک پلتفرم داده خوب میتواند دادههای کل کسبوکار را به قالبی خواناتر-مانند داشبورد بصری- ترجمه کند که به کارمندان اجازه میدهد فوراً اطلاعات موجود در متن را درک کنند و فوراً آن را برای کاوش فرصتهای تجاری هدف قرار دهند.
و با توجه به اینکه نیروی کار امروزی به طور فزاینده ای متحرک می شود، این پلتفرم نیز باید پاسخگو و آماده برای دستگاه باشد، بدون اینکه عملکرد را به خطر بیندازد. تنها در این صورت است که کارمندان می توانند بدون توجه به جایی که هستند به مشورت، پرس و جو و استفاده از داده ها برای همکاری یا اقدام ادامه دهند.
رهبران کسب و کار باید در نظر داشته باشند که فرهنگ یک شبه ایجاد نمی شود. اغلب ماه ها یا حتی سال ها طول می کشد تا به بلوغ کامل برسد. و در بیشتر مشاغل، بدون اقدام قاطع از طرف بالا، این اتفاق نمی افتد. رهبران و مدیران کسبوکار ابتدا باید «چرا» کنجکاوی دادهها را نشان دهند تا افراد آنها بتوانند از آن پیروی کنند.
رهبران کسبوکار همچنین باید اطمینان حاصل کنند که پلتفرمهای مدیریت دادههای آنها میتوانند با سرعت کسبوکارشان همگام شوند و نیازهای نیروی کار بسیار متحرک خود را تسهیل کنند. تنها با وجود این عناصر، سازمانها میتوانند اطمینان حاصل کنند که افراد آنها دادهها را به راحتی نفس میکشند – و از آن برای تقویت نوآوری و رشد دیجیتال استفاده میکنند.